محبوبترین آثار سیاه سفید
Jujutsu Kaisen
Jujutsu Kaisen Modulo
Ao no Hako
SPY×FAMILY
Tokyo Ghoul
Tokyo Revengers
The Fragrant Flower Blooms with Dignity
Jibaku Shounen Hanako-kun
Haikyuu!!
20th Century Boys
سیاه سفید (120 اثر)
Sakamoto Days
تارو ساکاموتو بهعنوان بزرگترین آدمکش تمام دوران شناخته میشد. بسیاری از او وحشت داشتند و او بر فراز دنیای زیرزمینی ایستاده بود تا زمانی که با زنی آشنا شد و عاشقش گردید. همین اتفاق باعث شد ساکاموتو زندگی جنایتکارانهاش را رها کند و اکنون بهعنوان فروشنده در یک فروشگاه کوچک کار میکند.
اما کنار گذاشتن گذشتهٔ تاریکش به آن آسانی که تصور میکرد نیست. بسیاری از رقیبان و همکاران سابقش باور ندارند که او واقعاً از این کار دست کشیده و برای از بین بردنش ظاهر میشوند. از آنجا که دیگر اجازهٔ کشتن ندارد، ساکاموتو باید راههای خلاقانهای برای مهار دشمنانش پیدا کند و مانع شود که آسیبی به خانوادهاش، فروشگاهش و شهر کوچکی که در آن زندگی میکند برسانند.
تارو ساکاموتو بهعنوان بزرگترین آدمکش تمام دوران شناخته میشد. بسیاری از او وحشت داشتند و او بر فراز دنیای زیرزمینی ایستاده بود تا زمانی که با زنی آشنا شد و عاشقش گردید. همین اتفاق باعث شد ساکاموتو زندگی جنایتکارانهاش را رها کند و اکنون بهعنوان فروشنده در یک فروشگاه کوچک کار میکند.
اما کنار گذاشتن گذشتهٔ تاریکش به آن آسانی که تصور میکرد نیست. بسیاری از رقیبان و همکاران سابقش باور ندارند که او واقعاً از این کار دست کشیده و برای از بین بردنش ظاهر میشوند. از آنجا که دیگر اجازهٔ کشتن ندارد، ساکاموتو باید راههای خلاقانهای برای مهار دشمنانش پیدا کند و مانع شود که آسیبی به خانوادهاش، فروشگاهش و شهر کوچکی که در آن زندگی میکند برسانند.
Kimetsu no Yaiba Gaiden
Kimetsu no Yaiba Gaiden مجموعهای از داستانهای فرعی کوتاه است که بر شخصیتهای محبوب دنیای شیطانکش تمرکز دارد و به وقایعی میپردازد که در داستان اصلی کمتر به آنها پرداخته شده است. این اثر بیشتر زندگی، مأموریتها و گذشتهی هاشیراها (ستونها) را نشان میدهد و جنبههای انسانیتر و شخصیتر آنها را برجسته میکند.
Kimetsu no Yaiba Gaiden مجموعهای از داستانهای فرعی کوتاه است که بر شخصیتهای محبوب دنیای شیطانکش تمرکز دارد و به وقایعی میپردازد که در داستان اصلی کمتر به آنها پرداخته شده است. این اثر بیشتر زندگی، مأموریتها و گذشتهی هاشیراها (ستونها) را نشان میدهد و جنبههای انسانیتر و شخصیتر آنها را برجسته میکند.
Kuroshitsuji
هجده سال پیش، در جریان جنگِ سایتِی، کونیشیگه روکوهیرا مشهورترین مردِ ژاپن بود. او بهعنوان یک شمشیرسازِ چیرهدست، شش تیغهٔ جادویی ساخت که هر یک قدرتی ویژه داشت و پیروزی کشور را تضمین کرد. پس از پایان جنگ، کونیشیگه همراه پسرش چیهیرو به کوهستانها بازنشسته شد و چیهیرو با جدیت به فراگیری این فن پرداخت. در آستانهٔ پانزدهمین سالگرد تولدش، چیهیرو—با آنکه ذهنی باثبات و آیندهنگر داشت—مصمم بود روزی جانشین پدر شود. اما نقشههایش زمانی نقش بر آب شد که گروهی از سحرگران قدرتمند را دید که پدرش را کشتند و تیغههای مقدس را دزدیدند.
سه سال پس از آن حادثه، چیهیرو با کینهای زنده در دل و اشتیاقی سوزان برای انتقام زندگی میکند. او با در دست گرفتن «انتن»، هفتمین و آخرین تیغهٔ جادویی که کونیشیگه مخفیانه خلق کرده بود، شروران وابسته به سازمان «هیشاکو»—سازمانی که مسئول مرگ پدرش میداند—را از پای درمیآورد. چیهیرو هنوز موفق به آزاد کردن تمام توان انتن یا کمال بخشیدن به شمشیرزنیاش نشده است، اما برای بازپسگیری کاتانایهای دزدیدهشده، انتقام پدر و گرامیداشتِ میراث او از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد.
هجده سال پیش، در جریان جنگِ سایتِی، کونیشیگه روکوهیرا مشهورترین مردِ ژاپن بود. او بهعنوان یک شمشیرسازِ چیرهدست، شش تیغهٔ جادویی ساخت که هر یک قدرتی ویژه داشت و پیروزی کشور را تضمین کرد. پس از پایان جنگ، کونیشیگه همراه پسرش چیهیرو به کوهستانها بازنشسته شد و چیهیرو با جدیت به فراگیری این فن پرداخت. در آستانهٔ پانزدهمین سالگرد تولدش، چیهیرو—با آنکه ذهنی باثبات و آیندهنگر داشت—مصمم بود روزی جانشین پدر شود. اما نقشههایش زمانی نقش بر آب شد که گروهی از سحرگران قدرتمند را دید که پدرش را کشتند و تیغههای مقدس را دزدیدند.
سه سال پس از آن حادثه، چیهیرو با کینهای زنده در دل و اشتیاقی سوزان برای انتقام زندگی میکند. او با در دست گرفتن «انتن»، هفتمین و آخرین تیغهٔ جادویی که کونیشیگه مخفیانه خلق کرده بود، شروران وابسته به سازمان «هیشاکو»—سازمانی که مسئول مرگ پدرش میداند—را از پای درمیآورد. چیهیرو هنوز موفق به آزاد کردن تمام توان انتن یا کمال بخشیدن به شمشیرزنیاش نشده است، اما برای بازپسگیری کاتانایهای دزدیدهشده، انتقام پدر و گرامیداشتِ میراث او از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد.
The Fragrant Flower Blooms with Dignity
در جایی نهچندان دور، دو دبیرستان همسایه وجود دارند:
دبیرستان چیدوری، مدرسهای پسرانه با سطح پایین که محل تجمع بچههای شیطون و نادونه،
و دبیرستان دخترانه کیکیو، مدرسهای معتبر و خوشنام برای دختران.
رینتارو تسوموگی، دانشآموز سال دومی آرام و قویهیکل در دبیرستان چیدوری، زمانی که در شیرینیفروشی خانوادگیشان کمک میکند، با دختری به نام کائوروکو واگوری آشنا میشود که بهعنوان مشتری به آنجا میآید. رینتارو از بودن با او احساس آرامش میکند. اما مشکل اینجاست که کائوروکو دانشآموز مدرسه دخترانه کیکیو است—مدرسهای که دشمنی عمیقی با دبیرستان چیدوری دارد.
در جایی نهچندان دور، دو دبیرستان همسایه وجود دارند:
دبیرستان چیدوری، مدرسهای پسرانه با سطح پایین که محل تجمع بچههای شیطون و نادونه،
و دبیرستان دخترانه کیکیو، مدرسهای معتبر و خوشنام برای دختران.
رینتارو تسوموگی، دانشآموز سال دومی آرام و قویهیکل در دبیرستان چیدوری، زمانی که در شیرینیفروشی خانوادگیشان کمک میکند، با دختری به نام کائوروکو واگوری آشنا میشود که بهعنوان مشتری به آنجا میآید. رینتارو از بودن با او احساس آرامش میکند. اما مشکل اینجاست که کائوروکو دانشآموز مدرسه دخترانه کیکیو است—مدرسهای که دشمنی عمیقی با دبیرستان چیدوری دارد.
Blue Period
یاتورا یاگوچی، دانشآموز سال دوم دبیرستان، از زندگی معمولی و یکنواختش خسته شده است. درسش خوب است و با دوستانش وقت میگذراند، اما در واقع از هیچکدام لذت واقعی نمیبرد. او که در چارچوب هنجارها گرفتار شده، در دل به کسانی حسادت میکند که مسیر متفاوتی را در زندگی انتخاب میکنند.
همهچیز زمانی تغییر میکند که او با لذت نقاشی آشنا میشود. وقتی تابلویی از یکی از اعضای باشگاه هنر را میبیند، مجذوب رنگهایی میشود که در آن به کار رفتهاند. کمی بعد، در یک تمرین هنری، تلاش میکند احساسات و افکارش را نه با کلمات، بلکه از طریق نقاشی بیان کند. همین تجربه باعث میشود یاتورا آنقدر در هنر غرق شود که تصمیم بگیرد آن را به شغل آیندهاش تبدیل کند.
اما موانع زیادی بر سر راه او قرار دارند: والدینی که نسبت به انتخاب غیرمعمولش مردد هستند، همکلاسیهایی باتجربهتر از خودش، و دنیای عمیق و پیچیدهی هنر که بسیار فراتر از تصورات اولیهاش است.
یاتورا یاگوچی، دانشآموز سال دوم دبیرستان، از زندگی معمولی و یکنواختش خسته شده است. درسش خوب است و با دوستانش وقت میگذراند، اما در واقع از هیچکدام لذت واقعی نمیبرد. او که در چارچوب هنجارها گرفتار شده، در دل به کسانی حسادت میکند که مسیر متفاوتی را در زندگی انتخاب میکنند.
همهچیز زمانی تغییر میکند که او با لذت نقاشی آشنا میشود. وقتی تابلویی از یکی از اعضای باشگاه هنر را میبیند، مجذوب رنگهایی میشود که در آن به کار رفتهاند. کمی بعد، در یک تمرین هنری، تلاش میکند احساسات و افکارش را نه با کلمات، بلکه از طریق نقاشی بیان کند. همین تجربه باعث میشود یاتورا آنقدر در هنر غرق شود که تصمیم بگیرد آن را به شغل آیندهاش تبدیل کند.
اما موانع زیادی بر سر راه او قرار دارند: والدینی که نسبت به انتخاب غیرمعمولش مردد هستند، همکلاسیهایی باتجربهتر از خودش، و دنیای عمیق و پیچیدهی هنر که بسیار فراتر از تصورات اولیهاش است.
Ao no Hako
تایکی اینوماتا، دانشآموز سال سوم راهنمایی، در آکادمی ایمی تحصیل میکند؛ مدرسهای یکپارچه با برنامهای قوی در زمینه ورزش. او به تیم بدمینتون دبیرستان پیوسته و تلاش میکند تا هرچه زودتر در تمرینات آزاد شرکت کند. اما هر چقدر هم زود برسد، همیشه دومین نفری است که وارد سالن ورزشی میشود. نفر اول همیشه چیناتسو کانو است؛ دانشآموز سال اول دبیرستان و کسی که تایکی به او علاقه دارد.
چیناتسو ستارهی نوظهور تیم بسکتبال است و فاصلهی میان او و تایکی بسیار زیاد به نظر میرسد. با اینکه تایکی بازیکن خوبی در بدمینتون است، اما محبوبیت او اصلاً قابل مقایسه با چیناتسو نیست و همین موضوع باعث میشود احتمال اینکه احساساتش پاسخ داده شود، کمتر شود. اما در یک پیچش عجیب سرنوشت، چیناتسو به خانهی تایکی نقل مکان میکند!
تایکی که میخواهد همسطح و شایستهی چیناتسو شود، تصمیم میگیرد رویای مشترکی را دنبال کند: شرکت در مسابقات کشوری. او تمریناتش را با جدیت بیشتری آغاز میکند، تنها برای اینکه رابطهای قوی با همخانهای جدیدش بسازد.
تایکی اینوماتا، دانشآموز سال سوم راهنمایی، در آکادمی ایمی تحصیل میکند؛ مدرسهای یکپارچه با برنامهای قوی در زمینه ورزش. او به تیم بدمینتون دبیرستان پیوسته و تلاش میکند تا هرچه زودتر در تمرینات آزاد شرکت کند. اما هر چقدر هم زود برسد، همیشه دومین نفری است که وارد سالن ورزشی میشود. نفر اول همیشه چیناتسو کانو است؛ دانشآموز سال اول دبیرستان و کسی که تایکی به او علاقه دارد.
چیناتسو ستارهی نوظهور تیم بسکتبال است و فاصلهی میان او و تایکی بسیار زیاد به نظر میرسد. با اینکه تایکی بازیکن خوبی در بدمینتون است، اما محبوبیت او اصلاً قابل مقایسه با چیناتسو نیست و همین موضوع باعث میشود احتمال اینکه احساساتش پاسخ داده شود، کمتر شود. اما در یک پیچش عجیب سرنوشت، چیناتسو به خانهی تایکی نقل مکان میکند!
تایکی که میخواهد همسطح و شایستهی چیناتسو شود، تصمیم میگیرد رویای مشترکی را دنبال کند: شرکت در مسابقات کشوری. او تمریناتش را با جدیت بیشتری آغاز میکند، تنها برای اینکه رابطهای قوی با همخانهای جدیدش بسازد.
Kamisama ga Uso wo Tsuku.
ناتسورو نانائو، پسری یازدهساله، مهاجم اصلی تیم فوتبال مدرسه است، اما بهدلیل اتفاقی که پس از انتقالش به مدرسهی فعلی رخ داده، در صحبت کردن با دخترها دچار مشکل است. از آنجا که پدرش سالها پیش از دنیا رفته، او تنها با مادرش زندگی میکند؛ با این حال، این موضوع مانعی برای دنبال کردن علاقهی عمیقش به فوتبال نیست، چرا که آرزو دارد در آینده بازیکن حرفهای شود.
روزی، یکی از همکلاسیهایش به نام ریو سوزومورا به او نزدیک میشود؛ دیداری که آغازگر نقطهی عطف بزرگی در زندگی ناتسورو است. ناتسورو پس از صحبت با ریو، فوراً به او علاقهمند میشود. مدتی بعد، وقتی یک گربهی رهاشده را نجات میدهد، در مسیر سوپرمارکت با ریو و برادر کوچکش یوتا برخورد میکند و از آنها میخواهد از گربه نگهداری کنند؛ پیشنهادی که آنها میپذیرند.
اما زمانی که ناتسورو به خانهی آنها میرود، با صحنهای شوکهکننده روبهرو میشود: این خواهر و برادر بهتنهایی و در خانهای بسیار نامرتب زندگی میکنند؛ رازی که ریو بهشدت میخواهد پنهان بماند. با گذشت زمان و نزدیکتر شدن ناتسورو به آنها، شرایط زندگیشان و دلایل این پنهانکاری بهتدریج آشکار میشود.
ناتسورو نانائو، پسری یازدهساله، مهاجم اصلی تیم فوتبال مدرسه است، اما بهدلیل اتفاقی که پس از انتقالش به مدرسهی فعلی رخ داده، در صحبت کردن با دخترها دچار مشکل است. از آنجا که پدرش سالها پیش از دنیا رفته، او تنها با مادرش زندگی میکند؛ با این حال، این موضوع مانعی برای دنبال کردن علاقهی عمیقش به فوتبال نیست، چرا که آرزو دارد در آینده بازیکن حرفهای شود.
روزی، یکی از همکلاسیهایش به نام ریو سوزومورا به او نزدیک میشود؛ دیداری که آغازگر نقطهی عطف بزرگی در زندگی ناتسورو است. ناتسورو پس از صحبت با ریو، فوراً به او علاقهمند میشود. مدتی بعد، وقتی یک گربهی رهاشده را نجات میدهد، در مسیر سوپرمارکت با ریو و برادر کوچکش یوتا برخورد میکند و از آنها میخواهد از گربه نگهداری کنند؛ پیشنهادی که آنها میپذیرند.
اما زمانی که ناتسورو به خانهی آنها میرود، با صحنهای شوکهکننده روبهرو میشود: این خواهر و برادر بهتنهایی و در خانهای بسیار نامرتب زندگی میکنند؛ رازی که ریو بهشدت میخواهد پنهان بماند. با گذشت زمان و نزدیکتر شدن ناتسورو به آنها، شرایط زندگیشان و دلایل این پنهانکاری بهتدریج آشکار میشود.
Sekai no Owari no Pen-friend
کاسومی آرایی تنها شش سال داشت که جهان در هرجومرج فرو رفت؛ زمینلرزهها آغاز شدند، بیماریها مانند آتش گسترش یافتند و جامعه در چنگال زمستانی ابدی رو به فروپاشی رفت. تنها دلخوشی او در زمان حال، یک مغازهی قدیمی و متروکهی لوازمالتحریر است که در میان آشوب دنیا، در برابر گذر زمان دوام آورده است. کاسومی اغلب در آنجا، با استفاده از مجموعهای بزرگ از خودکارهای رنگارنگ، شخصیت انیمهی محبوبش میراکل مومو را نقاشی میکند تا وقتش بگذرد.
در سوی دیگر، پس از مرور خاطرات روزهای پیش از پایان دنیا با یکی از دوستانش، جوانی تصمیم میگیرد به مغازهی لوازمالتحریر خانوادگیشان بازگردد. او در آنجا با نقاشی کاسومی روبهرو میشود. این تصویر حس نوستالژی را در او زنده میکند و باعث میشود همان شخصیت انیمه را بکشد؛ کاری که به شکل غیرمنتظرهای آغازگر نوعی ارتباط میان این دو فرد نامحتمل میشود.
کاسومی آرایی تنها شش سال داشت که جهان در هرجومرج فرو رفت؛ زمینلرزهها آغاز شدند، بیماریها مانند آتش گسترش یافتند و جامعه در چنگال زمستانی ابدی رو به فروپاشی رفت. تنها دلخوشی او در زمان حال، یک مغازهی قدیمی و متروکهی لوازمالتحریر است که در میان آشوب دنیا، در برابر گذر زمان دوام آورده است. کاسومی اغلب در آنجا، با استفاده از مجموعهای بزرگ از خودکارهای رنگارنگ، شخصیت انیمهی محبوبش میراکل مومو را نقاشی میکند تا وقتش بگذرد.
در سوی دیگر، پس از مرور خاطرات روزهای پیش از پایان دنیا با یکی از دوستانش، جوانی تصمیم میگیرد به مغازهی لوازمالتحریر خانوادگیشان بازگردد. او در آنجا با نقاشی کاسومی روبهرو میشود. این تصویر حس نوستالژی را در او زنده میکند و باعث میشود همان شخصیت انیمه را بکشد؛ کاری که به شکل غیرمنتظرهای آغازگر نوعی ارتباط میان این دو فرد نامحتمل میشود.
Gokurakugai
داستان در محلهای به نام گوکوراکوگای میگذرد؛ منطقهای شلوغ و پرآشوب که در ظاهر عادی به نظر میرسد، اما در پسِ آن اتفاقات تاریک و خطرناکی جریان دارد. دو شخصیت اصلی داستان با انجام کارهای مختلف برای مردم این محله روزگار میگذرانند، اما فعالیت واقعی آنها مقابله با موجودات و تهدیدهایی است که انسانهای عادی از وجودشان بیخبرند.
وانشات Gokurakugai با فضایی تیره، خشن و رازآلود، ترکیبی از اکشن، ماوراءالطبیعه و درام را ارائه میدهد و تصویری از مرز باریک میان زندگی روزمره و دنیای هیولاها را به نمایش میگذارد؛ داستانی که هم زمینهی جهان اثر را معرفی میکند و هم پایههای روایت اصلی مانگا را میسازد.
داستان در محلهای به نام گوکوراکوگای میگذرد؛ منطقهای شلوغ و پرآشوب که در ظاهر عادی به نظر میرسد، اما در پسِ آن اتفاقات تاریک و خطرناکی جریان دارد. دو شخصیت اصلی داستان با انجام کارهای مختلف برای مردم این محله روزگار میگذرانند، اما فعالیت واقعی آنها مقابله با موجودات و تهدیدهایی است که انسانهای عادی از وجودشان بیخبرند.
وانشات Gokurakugai با فضایی تیره، خشن و رازآلود، ترکیبی از اکشن، ماوراءالطبیعه و درام را ارائه میدهد و تصویری از مرز باریک میان زندگی روزمره و دنیای هیولاها را به نمایش میگذارد؛ داستانی که هم زمینهی جهان اثر را معرفی میکند و هم پایههای روایت اصلی مانگا را میسازد.
آیومو فوجینو، دانشآموز کلاس چهارم، بهطور منظم مانگای چهارقابی برای روزنامهی مدرسه میکشد و بهعنوان بهترین طراح کلاسش مورد تحسین قرار میگیرد. اما یک روز، معلمش از او میخواهد که یکی از بخشهای مانگای روزنامه را به دانشآموزی غایب به نام کیوموتو واگذار کند.
وقتی مانگای کیوموتو در کنار اثر فوجینو منتشر میشود، بهخاطر جزئیات هنری فوقالعادهاش تحسین زیادی دریافت میکند؛ موضوعی که حسادت شدید فوجینو را برمیانگیزد. او که حاضر نیست از کسی شکست بخورد که بهندرت به مدرسه میآید، با تمام توان خود را وقف یادگیری و پیشرفت در مانگاکشی میکند.
با گذشت زمان اما، هرچه تلاش میکند، فاصلهاش با کیوموتو کمتر نمیشود و هدف پیشی گرفتن از او بیش از پیش دور از دسترس به نظر میرسد. در نهایت، فوجینو که حالا به کلاس ششم رسیده، تسلیم میشود و مانگا کشیدن را کنار میگذارد.
روز فارغالتحصیلی فرا میرسد و از فوجینو خواسته میشود مدرک فارغالتحصیلی کیوموتو را به او تحویل دهد. این اتفاق باعث میشود آن دو بهطور غیرمنتظرهای با هم روبهرو شوند؛ دیداری تصادفی که پیامدهایش بسیار فراتر از چیزی خواهد بود که هرکدام میتوانستند تصور کنند.
آیومو فوجینو، دانشآموز کلاس چهارم، بهطور منظم مانگای چهارقابی برای روزنامهی مدرسه میکشد و بهعنوان بهترین طراح کلاسش مورد تحسین قرار میگیرد. اما یک روز، معلمش از او میخواهد که یکی از بخشهای مانگای روزنامه را به دانشآموزی غایب به نام کیوموتو واگذار کند.
وقتی مانگای کیوموتو در کنار اثر فوجینو منتشر میشود، بهخاطر جزئیات هنری فوقالعادهاش تحسین زیادی دریافت میکند؛ موضوعی که حسادت شدید فوجینو را برمیانگیزد. او که حاضر نیست از کسی شکست بخورد که بهندرت به مدرسه میآید، با تمام توان خود را وقف یادگیری و پیشرفت در مانگاکشی میکند.
با گذشت زمان اما، هرچه تلاش میکند، فاصلهاش با کیوموتو کمتر نمیشود و هدف پیشی گرفتن از او بیش از پیش دور از دسترس به نظر میرسد. در نهایت، فوجینو که حالا به کلاس ششم رسیده، تسلیم میشود و مانگا کشیدن را کنار میگذارد.
روز فارغالتحصیلی فرا میرسد و از فوجینو خواسته میشود مدرک فارغالتحصیلی کیوموتو را به او تحویل دهد. این اتفاق باعث میشود آن دو بهطور غیرمنتظرهای با هم روبهرو شوند؛ دیداری تصادفی که پیامدهایش بسیار فراتر از چیزی خواهد بود که هرکدام میتوانستند تصور کنند.
Sayonara Eri
یووتا ایتو که مادرش از یک بیماری لاعلاج رنج میبرد، بنا به خواستهی او لحظات پایانی زندگیاش را فیلمبرداری میکند. از لبخند درخشانش در کنار خانواده گرفته تا زمانی که بیماری بدنش را در بیمارستان از پا میاندازد، یووتا ساعتها و ساعتها فیلم ضبط میکند. پس از مرگ مادرش، او این تصاویر را کنار هم میچیند و فیلمی از زندگی او میسازد تا در مدرسه به نمایش بگذارد؛ فیلمی که تصمیم میگیرد پایانش را با کمی خیالپردازی همراه کند. نام این اثر Dead Explosion Mother است و پایانش با یک انفجار واقعی رقم میخورد!
اما نمایش این فیلم، بهدلیل نگاه بهزعم دیگران نامناسب و بیاحساسش به مرگ مادر، واکنشهای تندی به دنبال دارد. یووتا که زیر بار این انتقادها خرد شده، به پشتبام بیمارستان میرود تا به زندگیاش پایان دهد؛ اما درست همانجا با دختری به نام اِری روبهرو میشود. اِری که شیفتهی فیلم او شده، از یووتا میخواهد فیلم تازهای بسازد؛ فیلمی که از اثر قبلیاش هم فراتر برود و ثابت کند منتقدان اشتباه میکردهاند.
فیلمی که آنها تصمیم میگیرند با هم بسازند، مرز میان واقعیت و خیال را محو میکند. و البته، اگر قرار باشد اثری از یووتا باشد، حتماً باید امضای شخصی او را داشته باشد—چاشنی کوچکی از خیالپردازی.
یووتا ایتو که مادرش از یک بیماری لاعلاج رنج میبرد، بنا به خواستهی او لحظات پایانی زندگیاش را فیلمبرداری میکند. از لبخند درخشانش در کنار خانواده گرفته تا زمانی که بیماری بدنش را در بیمارستان از پا میاندازد، یووتا ساعتها و ساعتها فیلم ضبط میکند. پس از مرگ مادرش، او این تصاویر را کنار هم میچیند و فیلمی از زندگی او میسازد تا در مدرسه به نمایش بگذارد؛ فیلمی که تصمیم میگیرد پایانش را با کمی خیالپردازی همراه کند. نام این اثر Dead Explosion Mother است و پایانش با یک انفجار واقعی رقم میخورد!
اما نمایش این فیلم، بهدلیل نگاه بهزعم دیگران نامناسب و بیاحساسش به مرگ مادر، واکنشهای تندی به دنبال دارد. یووتا که زیر بار این انتقادها خرد شده، به پشتبام بیمارستان میرود تا به زندگیاش پایان دهد؛ اما درست همانجا با دختری به نام اِری روبهرو میشود. اِری که شیفتهی فیلم او شده، از یووتا میخواهد فیلم تازهای بسازد؛ فیلمی که از اثر قبلیاش هم فراتر برود و ثابت کند منتقدان اشتباه میکردهاند.
فیلمی که آنها تصمیم میگیرند با هم بسازند، مرز میان واقعیت و خیال را محو میکند. و البته، اگر قرار باشد اثری از یووتا باشد، حتماً باید امضای شخصی او را داشته باشد—چاشنی کوچکی از خیالپردازی.
Just Listen to the Song
دانشآموزی برای ابراز علاقهاش، ترانهای عاشقانه مینویسد، خودش آن را اجرا و ضبط میکند و در یوتیوب بارگذاری میکند و از دختر مورد علاقهاش میخواهد پیش از پاسخ دادن، ویدئو را تماشا کند. اما وقتی روز بعد به مدرسه برمیگردد، متوجه میشود که دختر ویدئو را در گروه لاین با کل کلاس به اشتراک گذاشته است.
در میان تمسخر همکلاسیها، دختر با لحنی طعنهآمیز از او عذرخواهی میکند و توضیح میدهد که ویدئو آنقدر خندهدار بوده که ارزش به اشتراک گذاشتن داشته است. با این حال، وقتی شبحی در ویدئو دیده میشود، تصمیم او برای حذف ویدئو متوقف میشود و یکی از همکلاسیها به او هشدار میدهد که بهتر است آن را پاک نکند.
بهتدریج، پست یوتیوب او محبوبیت پیدا میکند؛ چرا که مخاطبان بیشتری متوجه ناهنجاریها و اتفاقات عجیب در ویدئو میشوند و همگی در تلاشاند پیامهای پنهانی را رمزگشایی کنند—پیامهایی که حتی خودِ سازندهی ویدئو هم هرگز قصد انتقالشان را نداشته است.
دانشآموزی برای ابراز علاقهاش، ترانهای عاشقانه مینویسد، خودش آن را اجرا و ضبط میکند و در یوتیوب بارگذاری میکند و از دختر مورد علاقهاش میخواهد پیش از پاسخ دادن، ویدئو را تماشا کند. اما وقتی روز بعد به مدرسه برمیگردد، متوجه میشود که دختر ویدئو را در گروه لاین با کل کلاس به اشتراک گذاشته است.
در میان تمسخر همکلاسیها، دختر با لحنی طعنهآمیز از او عذرخواهی میکند و توضیح میدهد که ویدئو آنقدر خندهدار بوده که ارزش به اشتراک گذاشتن داشته است. با این حال، وقتی شبحی در ویدئو دیده میشود، تصمیم او برای حذف ویدئو متوقف میشود و یکی از همکلاسیها به او هشدار میدهد که بهتر است آن را پاک نکند.
بهتدریج، پست یوتیوب او محبوبیت پیدا میکند؛ چرا که مخاطبان بیشتری متوجه ناهنجاریها و اتفاقات عجیب در ویدئو میشوند و همگی در تلاشاند پیامهای پنهانی را رمزگشایی کنند—پیامهایی که حتی خودِ سازندهی ویدئو هم هرگز قصد انتقالشان را نداشته است.
Death Note Tanpenshuu
مجموعهای از داستانهای کوتاه مرتبط با Death Note:
C Kira-hen (سی-کیرا)
a Kira-hen (اِی-کیرا)
Death Note ni Rakugaki 4-koma
(کمیکهای چهارقابی دث نوت)L: Day One
L: The Wammy’s House
Kagami Tarou-hen (داستان تارو کاگامی)
مجموعهای از داستانهای کوتاه مرتبط با Death Note:
C Kira-hen (سی-کیرا)
a Kira-hen (اِی-کیرا)
Death Note ni Rakugaki 4-koma
(کمیکهای چهارقابی دث نوت)L: Day One
L: The Wammy’s House
Kagami Tarou-hen (داستان تارو کاگامی)
Death Note
ریوگ، یکی از خدایان مرگ، از سر تفریح دفترچهی مرگ خود را به دنیای انسانها میاندازد. در ژاپن، لایت یاگامی، دانشآموز دبیرستانی نابغه، بهطور اتفاقی آن را پیدا میکند. درون دفترچه پیامی هولناک نوشته شده است: هرکس نامش در آن نوشته شود، خواهد مرد. لایت ابتدا این نوشته را پوچ و بیمعنی میداند، اما وقتی برای امتحان نام یک جنایتکار را در آن مینویسد و او بلافاصله جان میبازد، به قدرت واقعی دفترچه پی میبرد.
با درک توانایی عظیم دفترچهی مرگ، لایت مجموعهای از قتلهای مخفیانه را با نام مستعار «کیرا» آغاز میکند و سوگند میخورد جهان را از انسانهای فاسد پاک کند و جامعهای بینقص بسازد که در آن جنایتی وجود نداشته باشد. اما پلیس خیلی زود متوجه ماجرا میشود و برای پیدا کردن عامل این قتلها از کارآگاه نابغهای به نام اِل (L) کمک میگیرد.
Death Note داستانی هیجانانگیز از رویارویی ذهنی لایت و ال است؛ نبردی نفسگیر از هوش و نبوغ که سرنوشت آیندهی جهان را رقم خواهد زد.
ریوگ، یکی از خدایان مرگ، از سر تفریح دفترچهی مرگ خود را به دنیای انسانها میاندازد. در ژاپن، لایت یاگامی، دانشآموز دبیرستانی نابغه، بهطور اتفاقی آن را پیدا میکند. درون دفترچه پیامی هولناک نوشته شده است: هرکس نامش در آن نوشته شود، خواهد مرد. لایت ابتدا این نوشته را پوچ و بیمعنی میداند، اما وقتی برای امتحان نام یک جنایتکار را در آن مینویسد و او بلافاصله جان میبازد، به قدرت واقعی دفترچه پی میبرد.
با درک توانایی عظیم دفترچهی مرگ، لایت مجموعهای از قتلهای مخفیانه را با نام مستعار «کیرا» آغاز میکند و سوگند میخورد جهان را از انسانهای فاسد پاک کند و جامعهای بینقص بسازد که در آن جنایتی وجود نداشته باشد. اما پلیس خیلی زود متوجه ماجرا میشود و برای پیدا کردن عامل این قتلها از کارآگاه نابغهای به نام اِل (L) کمک میگیرد.
Death Note داستانی هیجانانگیز از رویارویی ذهنی لایت و ال است؛ نبردی نفسگیر از هوش و نبوغ که سرنوشت آیندهی جهان را رقم خواهد زد.
Oshi no Ko
آی هوشینو، دختری شانزدهساله، آیدلی بااستعداد و زیباست که طرفدارانش او را میپرستند. او در نگاه همه، نماد دختری پاک و بیعیبونقص است؛ اما همیشه آنچه میدرخشد طلا نیست.
گورو آمیِمیا، متخصص زنان و زایمان در منطقهای روستایی و از طرفداران پروپاقرص آی است. به همین دلیل، وقتی این آیدل باردار سر از بیمارستان او درمیآورد، گورو کاملاً شوکه میشود. او به آی قول میدهد زایمانی امن برایش فراهم کند، بیآنکه بداند برخوردی با شخصی مرموز قرار است به مرگ نابهنگامش منجر شود—یا دستکم خودش چنین فکر میکند.
گورو وقتی چشمانش را باز میکند، خود را در آغوش آیدل محبوبش مییابد و متوجه میشود که بهعنوان آکوا مارین هوشینو، پسر تازهمتولدشدهی آی، دوباره متولد شده است! با دگرگون شدن کامل دنیایش، گورو خیلی زود درمییابد که دنیای پرزرقوبرق سرگرمی، راهی پر از خار دارد و استعداد همیشه تضمینکنندهی موفقیت نیست.
اکنون این سؤال پیش میآید: آیا او با کمک همراهی عجیب و غیرمنتظره میتواند از لبخند آی—چیزی که بیش از هر چیز دوستش دارد—محافظت کند؟
آی هوشینو، دختری شانزدهساله، آیدلی بااستعداد و زیباست که طرفدارانش او را میپرستند. او در نگاه همه، نماد دختری پاک و بیعیبونقص است؛ اما همیشه آنچه میدرخشد طلا نیست.
گورو آمیِمیا، متخصص زنان و زایمان در منطقهای روستایی و از طرفداران پروپاقرص آی است. به همین دلیل، وقتی این آیدل باردار سر از بیمارستان او درمیآورد، گورو کاملاً شوکه میشود. او به آی قول میدهد زایمانی امن برایش فراهم کند، بیآنکه بداند برخوردی با شخصی مرموز قرار است به مرگ نابهنگامش منجر شود—یا دستکم خودش چنین فکر میکند.
گورو وقتی چشمانش را باز میکند، خود را در آغوش آیدل محبوبش مییابد و متوجه میشود که بهعنوان آکوا مارین هوشینو، پسر تازهمتولدشدهی آی، دوباره متولد شده است! با دگرگون شدن کامل دنیایش، گورو خیلی زود درمییابد که دنیای پرزرقوبرق سرگرمی، راهی پر از خار دارد و استعداد همیشه تضمینکنندهی موفقیت نیست.
اکنون این سؤال پیش میآید: آیا او با کمک همراهی عجیب و غیرمنتظره میتواند از لبخند آی—چیزی که بیش از هر چیز دوستش دارد—محافظت کند؟