محبوبترین آثار در حال ترجمه
Second Life Ranker
Jujutsu Kaisen Modulo
The Beginning After the End
Ao no Hako
SPY×FAMILY
Solo Leveling: Ragnarok
Tales of Demons and Gods
Dungeon Reset
The Skeleton Soldier Failed to Defend the Dungeon
در حال ترجمه (42 اثر)
Overgeared
شین یونگوو (معروف به گرید)، مردی بدشانس در زندگی واقعی و بازیکنی ضعیف در بازی واقعیت مجازی محبوبی به نام Satisfy است. او به طور اتفاقی به یک آیتم قدرتمند دست پیدا میکند که عنوان کلاس افسانهای نادری را برایش به ارمغان میآورد: جانشین پگما.
حالا که به یک آهنگر ماهر تبدیل شده، میتواند سلاحهای منحصربهفرد بسازد و قدرتمندترین تجهیزات بازی را به کار بگیرد!
گرید تصمیم میگیرد از تواناییهای جدیدش برای رسیدن به شهرت و ثروت استفاده کند، اما وقتی حضورش در دنیای Satisfy باعث بههمریختگی اوضاع میشود، درمییابد که زندگی بهعنوان یک افسانه ممکن است خیلی بیشتر از چیزی باشد که انتظارش را داشته….
شین یونگوو (معروف به گرید)، مردی بدشانس در زندگی واقعی و بازیکنی ضعیف در بازی واقعیت مجازی محبوبی به نام Satisfy است. او به طور اتفاقی به یک آیتم قدرتمند دست پیدا میکند که عنوان کلاس افسانهای نادری را برایش به ارمغان میآورد: جانشین پگما.
حالا که به یک آهنگر ماهر تبدیل شده، میتواند سلاحهای منحصربهفرد بسازد و قدرتمندترین تجهیزات بازی را به کار بگیرد!
گرید تصمیم میگیرد از تواناییهای جدیدش برای رسیدن به شهرت و ثروت استفاده کند، اما وقتی حضورش در دنیای Satisfy باعث بههمریختگی اوضاع میشود، درمییابد که زندگی بهعنوان یک افسانه ممکن است خیلی بیشتر از چیزی باشد که انتظارش را داشته….
The Swordmaster’s Son
جین رانکندل قرار بود روزی رئیس خاندان بزرگ شمشیرزنی خود شود، اما با وجود تمام تلاشهایش، بهدلیل ضعف در مهارتهای رزمی از خاندان طرد میشود. پس از اخراج، او با خدای سولدرت قراردادی میبندد و از نفرینی که تواناییهایش را محدود کرده بود رهایی مییابد، اما سرنوشتش به پایانی تلخ ختم میشود.
با این حال، جین فرصتی دوباره به دست میآورد و بهعنوان یک نوزاد، سالها پیش از آغاز تراژدی خود، دوباره بیدار میشود. اکنون او با تجربهٔ زندگی گذشته و قدرتهایی تازه، تصمیم میگیرد سرنوشتش را تغییر دهد و مسیر تبدیل شدن به برترین شمشیرزن را از نو آغاز کند.
جین رانکندل قرار بود روزی رئیس خاندان بزرگ شمشیرزنی خود شود، اما با وجود تمام تلاشهایش، بهدلیل ضعف در مهارتهای رزمی از خاندان طرد میشود. پس از اخراج، او با خدای سولدرت قراردادی میبندد و از نفرینی که تواناییهایش را محدود کرده بود رهایی مییابد، اما سرنوشتش به پایانی تلخ ختم میشود.
با این حال، جین فرصتی دوباره به دست میآورد و بهعنوان یک نوزاد، سالها پیش از آغاز تراژدی خود، دوباره بیدار میشود. اکنون او با تجربهٔ زندگی گذشته و قدرتهایی تازه، تصمیم میگیرد سرنوشتش را تغییر دهد و مسیر تبدیل شدن به برترین شمشیرزن را از نو آغاز کند.
Sakamoto Days
تارو ساکاموتو بهعنوان بزرگترین آدمکش تمام دوران شناخته میشد. بسیاری از او وحشت داشتند و او بر فراز دنیای زیرزمینی ایستاده بود تا زمانی که با زنی آشنا شد و عاشقش گردید. همین اتفاق باعث شد ساکاموتو زندگی جنایتکارانهاش را رها کند و اکنون بهعنوان فروشنده در یک فروشگاه کوچک کار میکند.
اما کنار گذاشتن گذشتهٔ تاریکش به آن آسانی که تصور میکرد نیست. بسیاری از رقیبان و همکاران سابقش باور ندارند که او واقعاً از این کار دست کشیده و برای از بین بردنش ظاهر میشوند. از آنجا که دیگر اجازهٔ کشتن ندارد، ساکاموتو باید راههای خلاقانهای برای مهار دشمنانش پیدا کند و مانع شود که آسیبی به خانوادهاش، فروشگاهش و شهر کوچکی که در آن زندگی میکند برسانند.
تارو ساکاموتو بهعنوان بزرگترین آدمکش تمام دوران شناخته میشد. بسیاری از او وحشت داشتند و او بر فراز دنیای زیرزمینی ایستاده بود تا زمانی که با زنی آشنا شد و عاشقش گردید. همین اتفاق باعث شد ساکاموتو زندگی جنایتکارانهاش را رها کند و اکنون بهعنوان فروشنده در یک فروشگاه کوچک کار میکند.
اما کنار گذاشتن گذشتهٔ تاریکش به آن آسانی که تصور میکرد نیست. بسیاری از رقیبان و همکاران سابقش باور ندارند که او واقعاً از این کار دست کشیده و برای از بین بردنش ظاهر میشوند. از آنجا که دیگر اجازهٔ کشتن ندارد، ساکاموتو باید راههای خلاقانهای برای مهار دشمنانش پیدا کند و مانع شود که آسیبی به خانوادهاش، فروشگاهش و شهر کوچکی که در آن زندگی میکند برسانند.
Spirit Fingers
وقتی نزدیک به ۱۸ سالت است، کاملاً معذب هستی و هیچ اعتمادبهنفسی نداری، چه کار میکنی؟ میتوانی تمام روز و شب در اتاقت بنشینی، درس بخوانی و با خودت فکر کنی چرا هیچکس از تو درخواست قرار نمیکند…
یا اگر اِیمی سانگ باشی، میتوانی به Spirit Fingers بپیوندی؛ عجیبترین، باحالترین و متفاوتترین (و در عین حال صمیمیترین) باشگاه هنری که میشود تصورش را کرد.
اما همانطور که ایمی قرار است یاد بگیرد، کشف رنگهای واقعیِ وجودت خیلی فراتر از صرفاً نقاشی کشیدن است.
وقتی نزدیک به ۱۸ سالت است، کاملاً معذب هستی و هیچ اعتمادبهنفسی نداری، چه کار میکنی؟ میتوانی تمام روز و شب در اتاقت بنشینی، درس بخوانی و با خودت فکر کنی چرا هیچکس از تو درخواست قرار نمیکند…
یا اگر اِیمی سانگ باشی، میتوانی به Spirit Fingers بپیوندی؛ عجیبترین، باحالترین و متفاوتترین (و در عین حال صمیمیترین) باشگاه هنری که میشود تصورش را کرد.
اما همانطور که ایمی قرار است یاد بگیرد، کشف رنگهای واقعیِ وجودت خیلی فراتر از صرفاً نقاشی کشیدن است.
The Return of the Disaster-Class Hero
انسانها به آنها میگویند "آذرنگها" - موجوداتی ناشناخته و تخریبگر که به ناگه روی زمین پدیدار شدند. برای مواجهه با این آذرنگها، خدایان زودیاک ۱۲ انسان را برانگیختند و قدیس نامیدند. اما یک نفر دیگر هم برانگیخته شد - برگزیده نبود اما بهترین این قهرمانان بود: جیان لی. همراهانش به او خیانت کرده و رهایش کردند تا بمیرد، اما حالا، بعد از ۲۰ سال، او از همیشه قدرتمندتر است و آماده برای این که به دوستان "قدیس" خود درسی بدهد که هیجگاه فراموش نکنند.
انسانها به آنها میگویند "آذرنگها" - موجوداتی ناشناخته و تخریبگر که به ناگه روی زمین پدیدار شدند. برای مواجهه با این آذرنگها، خدایان زودیاک ۱۲ انسان را برانگیختند و قدیس نامیدند. اما یک نفر دیگر هم برانگیخته شد - برگزیده نبود اما بهترین این قهرمانان بود: جیان لی. همراهانش به او خیانت کرده و رهایش کردند تا بمیرد، اما حالا، بعد از ۲۰ سال، او از همیشه قدرتمندتر است و آماده برای این که به دوستان "قدیس" خود درسی بدهد که هیجگاه فراموش نکنند.
Magic Emperor
امپراطور جادو ژویی فان که میراث امپراطور باستانی را بدست آورده بود مورد خیانت قرار میگیره و به دست شاگرد خودش کشته میشه. اون بعد از تناسخ، تمام قدرت خودش رو از دست داده و اسیر طلسم قلب شیطان شده و چاره ای نداره به جز اینکه به خدمت بانوی جوان خانواده لو در بیاد. اون چطور قراره با این طلسم روبرو بشه و با رسوندن خاندان لو به اوج قاره، شکوه گذشته خودش رو باز پس بگیره.
امپراطور جادو ژویی فان که میراث امپراطور باستانی را بدست آورده بود مورد خیانت قرار میگیره و به دست شاگرد خودش کشته میشه. اون بعد از تناسخ، تمام قدرت خودش رو از دست داده و اسیر طلسم قلب شیطان شده و چاره ای نداره به جز اینکه به خدمت بانوی جوان خانواده لو در بیاد. اون چطور قراره با این طلسم روبرو بشه و با رسوندن خاندان لو به اوج قاره، شکوه گذشته خودش رو باز پس بگیره.
The Fragrant Flower Blooms with Dignity
در جایی نهچندان دور، دو دبیرستان همسایه وجود دارند:
دبیرستان چیدوری، مدرسهای پسرانه با سطح پایین که محل تجمع بچههای شیطون و نادونه،
و دبیرستان دخترانه کیکیو، مدرسهای معتبر و خوشنام برای دختران.
رینتارو تسوموگی، دانشآموز سال دومی آرام و قویهیکل در دبیرستان چیدوری، زمانی که در شیرینیفروشی خانوادگیشان کمک میکند، با دختری به نام کائوروکو واگوری آشنا میشود که بهعنوان مشتری به آنجا میآید. رینتارو از بودن با او احساس آرامش میکند. اما مشکل اینجاست که کائوروکو دانشآموز مدرسه دخترانه کیکیو است—مدرسهای که دشمنی عمیقی با دبیرستان چیدوری دارد.
در جایی نهچندان دور، دو دبیرستان همسایه وجود دارند:
دبیرستان چیدوری، مدرسهای پسرانه با سطح پایین که محل تجمع بچههای شیطون و نادونه،
و دبیرستان دخترانه کیکیو، مدرسهای معتبر و خوشنام برای دختران.
رینتارو تسوموگی، دانشآموز سال دومی آرام و قویهیکل در دبیرستان چیدوری، زمانی که در شیرینیفروشی خانوادگیشان کمک میکند، با دختری به نام کائوروکو واگوری آشنا میشود که بهعنوان مشتری به آنجا میآید. رینتارو از بودن با او احساس آرامش میکند. اما مشکل اینجاست که کائوروکو دانشآموز مدرسه دخترانه کیکیو است—مدرسهای که دشمنی عمیقی با دبیرستان چیدوری دارد.
Blue Period
یاتورا یاگوچی، دانشآموز سال دوم دبیرستان، از زندگی معمولی و یکنواختش خسته شده است. درسش خوب است و با دوستانش وقت میگذراند، اما در واقع از هیچکدام لذت واقعی نمیبرد. او که در چارچوب هنجارها گرفتار شده، در دل به کسانی حسادت میکند که مسیر متفاوتی را در زندگی انتخاب میکنند.
همهچیز زمانی تغییر میکند که او با لذت نقاشی آشنا میشود. وقتی تابلویی از یکی از اعضای باشگاه هنر را میبیند، مجذوب رنگهایی میشود که در آن به کار رفتهاند. کمی بعد، در یک تمرین هنری، تلاش میکند احساسات و افکارش را نه با کلمات، بلکه از طریق نقاشی بیان کند. همین تجربه باعث میشود یاتورا آنقدر در هنر غرق شود که تصمیم بگیرد آن را به شغل آیندهاش تبدیل کند.
اما موانع زیادی بر سر راه او قرار دارند: والدینی که نسبت به انتخاب غیرمعمولش مردد هستند، همکلاسیهایی باتجربهتر از خودش، و دنیای عمیق و پیچیدهی هنر که بسیار فراتر از تصورات اولیهاش است.
یاتورا یاگوچی، دانشآموز سال دوم دبیرستان، از زندگی معمولی و یکنواختش خسته شده است. درسش خوب است و با دوستانش وقت میگذراند، اما در واقع از هیچکدام لذت واقعی نمیبرد. او که در چارچوب هنجارها گرفتار شده، در دل به کسانی حسادت میکند که مسیر متفاوتی را در زندگی انتخاب میکنند.
همهچیز زمانی تغییر میکند که او با لذت نقاشی آشنا میشود. وقتی تابلویی از یکی از اعضای باشگاه هنر را میبیند، مجذوب رنگهایی میشود که در آن به کار رفتهاند. کمی بعد، در یک تمرین هنری، تلاش میکند احساسات و افکارش را نه با کلمات، بلکه از طریق نقاشی بیان کند. همین تجربه باعث میشود یاتورا آنقدر در هنر غرق شود که تصمیم بگیرد آن را به شغل آیندهاش تبدیل کند.
اما موانع زیادی بر سر راه او قرار دارند: والدینی که نسبت به انتخاب غیرمعمولش مردد هستند، همکلاسیهایی باتجربهتر از خودش، و دنیای عمیق و پیچیدهی هنر که بسیار فراتر از تصورات اولیهاش است.
Ao no Hako
تایکی اینوماتا، دانشآموز سال سوم راهنمایی، در آکادمی ایمی تحصیل میکند؛ مدرسهای یکپارچه با برنامهای قوی در زمینه ورزش. او به تیم بدمینتون دبیرستان پیوسته و تلاش میکند تا هرچه زودتر در تمرینات آزاد شرکت کند. اما هر چقدر هم زود برسد، همیشه دومین نفری است که وارد سالن ورزشی میشود. نفر اول همیشه چیناتسو کانو است؛ دانشآموز سال اول دبیرستان و کسی که تایکی به او علاقه دارد.
چیناتسو ستارهی نوظهور تیم بسکتبال است و فاصلهی میان او و تایکی بسیار زیاد به نظر میرسد. با اینکه تایکی بازیکن خوبی در بدمینتون است، اما محبوبیت او اصلاً قابل مقایسه با چیناتسو نیست و همین موضوع باعث میشود احتمال اینکه احساساتش پاسخ داده شود، کمتر شود. اما در یک پیچش عجیب سرنوشت، چیناتسو به خانهی تایکی نقل مکان میکند!
تایکی که میخواهد همسطح و شایستهی چیناتسو شود، تصمیم میگیرد رویای مشترکی را دنبال کند: شرکت در مسابقات کشوری. او تمریناتش را با جدیت بیشتری آغاز میکند، تنها برای اینکه رابطهای قوی با همخانهای جدیدش بسازد.
تایکی اینوماتا، دانشآموز سال سوم راهنمایی، در آکادمی ایمی تحصیل میکند؛ مدرسهای یکپارچه با برنامهای قوی در زمینه ورزش. او به تیم بدمینتون دبیرستان پیوسته و تلاش میکند تا هرچه زودتر در تمرینات آزاد شرکت کند. اما هر چقدر هم زود برسد، همیشه دومین نفری است که وارد سالن ورزشی میشود. نفر اول همیشه چیناتسو کانو است؛ دانشآموز سال اول دبیرستان و کسی که تایکی به او علاقه دارد.
چیناتسو ستارهی نوظهور تیم بسکتبال است و فاصلهی میان او و تایکی بسیار زیاد به نظر میرسد. با اینکه تایکی بازیکن خوبی در بدمینتون است، اما محبوبیت او اصلاً قابل مقایسه با چیناتسو نیست و همین موضوع باعث میشود احتمال اینکه احساساتش پاسخ داده شود، کمتر شود. اما در یک پیچش عجیب سرنوشت، چیناتسو به خانهی تایکی نقل مکان میکند!
تایکی که میخواهد همسطح و شایستهی چیناتسو شود، تصمیم میگیرد رویای مشترکی را دنبال کند: شرکت در مسابقات کشوری. او تمریناتش را با جدیت بیشتری آغاز میکند، تنها برای اینکه رابطهای قوی با همخانهای جدیدش بسازد.
Jujutsu Kaisen Modulo
۶۸ سال از بازی پاکسازی گذشته است. در سال ۲۰۸۶، نژادی بیگانه به نام «سیموریَنها» با یک سفینه فضایی به زمین میآیند. سرنوشت جهان اکنون در دستان دو جادوگر جوجوتسو به نامهای «یوکا» و «تسوروگی اوکوتسو» قرار دارد. جادوگران جوجوتسو و موجودات فضایی — چه هرجومرجی از این برخورد به وجود خواهد آمد؟
۶۸ سال از بازی پاکسازی گذشته است. در سال ۲۰۸۶، نژادی بیگانه به نام «سیموریَنها» با یک سفینه فضایی به زمین میآیند. سرنوشت جهان اکنون در دستان دو جادوگر جوجوتسو به نامهای «یوکا» و «تسوروگی اوکوتسو» قرار دارد. جادوگران جوجوتسو و موجودات فضایی — چه هرجومرجی از این برخورد به وجود خواهد آمد؟
Fumetsu no Anata e
موجودی اسرارآمیز و جاودانه، بدون احساس و هویت، به زمین فرستاده میشود. با این حال، او توانایی گرفتن شکل موجوداتی را دارد که نیروی محرکهی قویای در درونشان هست.
در ابتدا، او به شکل یک کره است. سپس خود را به شکل سنگ درمیآورد. با پایین آمدن دما و بارش برف بر روی خزهها، خزهها را به خود میگیرد. وقتی گرگی زخمی و تنها با لنگلنگان از کنار میگذرد و روی زمین میافتد تا بمیرد، شکل آن حیوان را به خود میگیرد. در نهایت، او به خودآگاهی میرسد و شروع به عبور از سرزمین یخزده و خالی میکند تا اینکه با پسری برخورد میکند.
آن پسر در شهری متروکه زندگی میکند، شهری که بزرگترها سالها پیش آن را ترک کردند و بهدنبال بهشتی رفتند که گفته میشد فراتر از دریایی بیپایان از دشتهای سفید برف وجود دارد. اما تلاشهای آنها بینتیجه ماند و اکنون پسر در وضعیت بحرانی بهسر میبرد.
وقتی او شکل پسر را به خود میگیرد، سفری بیپایان را آغاز میکند تا به دنبال تجربهها، مکانها و آدمهای جدید بگردد.
موجودی اسرارآمیز و جاودانه، بدون احساس و هویت، به زمین فرستاده میشود. با این حال، او توانایی گرفتن شکل موجوداتی را دارد که نیروی محرکهی قویای در درونشان هست.
در ابتدا، او به شکل یک کره است. سپس خود را به شکل سنگ درمیآورد. با پایین آمدن دما و بارش برف بر روی خزهها، خزهها را به خود میگیرد. وقتی گرگی زخمی و تنها با لنگلنگان از کنار میگذرد و روی زمین میافتد تا بمیرد، شکل آن حیوان را به خود میگیرد. در نهایت، او به خودآگاهی میرسد و شروع به عبور از سرزمین یخزده و خالی میکند تا اینکه با پسری برخورد میکند.
آن پسر در شهری متروکه زندگی میکند، شهری که بزرگترها سالها پیش آن را ترک کردند و بهدنبال بهشتی رفتند که گفته میشد فراتر از دریایی بیپایان از دشتهای سفید برف وجود دارد. اما تلاشهای آنها بینتیجه ماند و اکنون پسر در وضعیت بحرانی بهسر میبرد.
وقتی او شکل پسر را به خود میگیرد، سفری بیپایان را آغاز میکند تا به دنبال تجربهها، مکانها و آدمهای جدید بگردد.
Bungou Stray Dogs
آتسوشی ناکاجیما پس از اخراج از یتیمخانه در آستانهٔ مرگ قرار دارد. بیخوراک و بیخانمان، همهٔ امیدها بهنظر از دست رفته است—تا اینکه او مرد مرموزی به نام اوسامو دازای را از غرقشدن نجات میدهد. با وجود ناخشنودی شریکش دوپو کونیکیدا، دازای به آتسوشی غذا میدهد و فاش میکند که هر دوی آنها برای «آژانس کارآگاهان مسلح» کار میکنند؛ سازمانی متشکل از افراد دارای استعدادهای ویژه که به پروندههای جنایی میرسند، زمانی که مراجع رسمی ناتوانند.
این دو از آتسوشی میخواهند در تعقیبِ ببر ماوراءطبیعیای کمک کند که در سراسر شهر هرجومرج بهپا کرده است و او با اکراه قبول میکند. پس از حلّ این پرونده، دازای پیشنهاد میدهد که به آتسوشی عضویّت در آژانس را اعطا کند. اما اوضاع پیچیدهتر میشود چون «بندر مافیا»، تشکیلات جنایی محلی، تصمیم میگیرد علیه آنها وارد عمل شود. آتسوشی که میان جنگ قاطع سهمخواهی گرفتار آمده، باید مهارت تازه کشفشدهاش را به کمال برساند تا از جان خود، دوستان جدیدش و کلّ شهر محافظت کند.
آتسوشی ناکاجیما پس از اخراج از یتیمخانه در آستانهٔ مرگ قرار دارد. بیخوراک و بیخانمان، همهٔ امیدها بهنظر از دست رفته است—تا اینکه او مرد مرموزی به نام اوسامو دازای را از غرقشدن نجات میدهد. با وجود ناخشنودی شریکش دوپو کونیکیدا، دازای به آتسوشی غذا میدهد و فاش میکند که هر دوی آنها برای «آژانس کارآگاهان مسلح» کار میکنند؛ سازمانی متشکل از افراد دارای استعدادهای ویژه که به پروندههای جنایی میرسند، زمانی که مراجع رسمی ناتوانند.
این دو از آتسوشی میخواهند در تعقیبِ ببر ماوراءطبیعیای کمک کند که در سراسر شهر هرجومرج بهپا کرده است و او با اکراه قبول میکند. پس از حلّ این پرونده، دازای پیشنهاد میدهد که به آتسوشی عضویّت در آژانس را اعطا کند. اما اوضاع پیچیدهتر میشود چون «بندر مافیا»، تشکیلات جنایی محلی، تصمیم میگیرد علیه آنها وارد عمل شود. آتسوشی که میان جنگ قاطع سهمخواهی گرفتار آمده، باید مهارت تازه کشفشدهاش را به کمال برساند تا از جان خود، دوستان جدیدش و کلّ شهر محافظت کند.
Blue Lock
پس از بررسی وضعیت فعلی فوتبال ژاپن، فدراسیون فوتبال این کشور تصمیم میگیرد برای تحقق رؤیای قهرمانی در جام جهانی، مربی مرموز و عجیبوغریب جینپاچی اِگو را استخدام کند. اِگو معتقد است فوتبال ژاپن همواره فاقد یک مهاجم خودمحور و تشنهی گل بوده است. به همین دلیل، او پروژهای به نام بلو لاک (Blue Lock) را راهاندازی میکند؛ تأسیساتی شبیه به زندان که در آن سیصد مهاجم بااستعداد از دبیرستانهای سراسر ژاپن گرد هم آورده شده و وادار میشوند با یکدیگر رقابت کنند.
تنها فردی که در بلو لاک باقی بماند، حق تبدیل شدن به مهاجم اصلی تیم ملی ژاپن را به دست میآورد و کسانی که شکست بخورند، برای همیشه از حضور در تیم ملی محروم خواهند شد.
یکی از انتخابشدگان این پروژهی پرخطر، یوئیچی ایسیگی است؛ مهاجمی که نتوانست تیم دبیرستانش را به مسابقات کشوری برساند. او در لحظهای سرنوشتساز، بهجای اینکه خودش گل بزند، توپ را به همتیمیاش پاس داد؛ پاسي که به گل تبدیل نشد. همین اتفاق باعث میشود او مدام از خود بپرسد که اگر خودخواهتر بود، آیا نتیجه تغییر میکرد یا نه.
اکنون، با استفاده از این فرصت طلایی که پروژهی بلو لاک در اختیارش گذاشته، یوئیچی تصمیم میگیرد به تردیدهایش پاسخ دهد و به دنبال بزرگترین آرزویش برود: تبدیل شدن به بهترین مهاجم جهان و رساندن ژاپن به افتخار قهرمانی جام جهانی.
پس از بررسی وضعیت فعلی فوتبال ژاپن، فدراسیون فوتبال این کشور تصمیم میگیرد برای تحقق رؤیای قهرمانی در جام جهانی، مربی مرموز و عجیبوغریب جینپاچی اِگو را استخدام کند. اِگو معتقد است فوتبال ژاپن همواره فاقد یک مهاجم خودمحور و تشنهی گل بوده است. به همین دلیل، او پروژهای به نام بلو لاک (Blue Lock) را راهاندازی میکند؛ تأسیساتی شبیه به زندان که در آن سیصد مهاجم بااستعداد از دبیرستانهای سراسر ژاپن گرد هم آورده شده و وادار میشوند با یکدیگر رقابت کنند.
تنها فردی که در بلو لاک باقی بماند، حق تبدیل شدن به مهاجم اصلی تیم ملی ژاپن را به دست میآورد و کسانی که شکست بخورند، برای همیشه از حضور در تیم ملی محروم خواهند شد.
یکی از انتخابشدگان این پروژهی پرخطر، یوئیچی ایسیگی است؛ مهاجمی که نتوانست تیم دبیرستانش را به مسابقات کشوری برساند. او در لحظهای سرنوشتساز، بهجای اینکه خودش گل بزند، توپ را به همتیمیاش پاس داد؛ پاسي که به گل تبدیل نشد. همین اتفاق باعث میشود او مدام از خود بپرسد که اگر خودخواهتر بود، آیا نتیجه تغییر میکرد یا نه.
اکنون، با استفاده از این فرصت طلایی که پروژهی بلو لاک در اختیارش گذاشته، یوئیچی تصمیم میگیرد به تردیدهایش پاسخ دهد و به دنبال بزرگترین آرزویش برود: تبدیل شدن به بهترین مهاجم جهان و رساندن ژاپن به افتخار قهرمانی جام جهانی.
Jungle Juice
جانگ سوچان دانشجویی ممتاز با ظاهری بینقص و جایگاهی اجتماعی مثالزدنی است، اما پشت این ظاهر کامل، رازی خطرناک پنهان شده؛ دو بال سنجاقک که پس از استفاده از اسپری مرموزی به نام «جوهر جنگل» در بدن او شکل گرفتهاند. این تغییر زمانی آغاز شد که او از این اسپری برای کشتن یک سنجاقک استفاده کرد.
زندگی آرام سوچان زمانی فرو میپاشد که برای نجات جان فردی دیگر، مجبور میشود این بالها را آشکار کند و راز او در برابر چشم همه فاش میشود. در لحظهای که امیدی برای بازگشت به زندگی عادی باقی نمانده، او وارد دنیایی مخفی از انسانهای حشرهای میشود؛ جایی که افراد مانند او وجودشان را پذیرفتهاند و تلاش میکنند در کنار یکدیگر زندگی کنند.
اما این جهان پنهان، برخلاف ظاهرش، مکانی امن نیست. همانند یک جنگل واقعی، تنها کسانی زنده میمانند که بتوانند از خود دفاع کنند.
جانگ سوچان دانشجویی ممتاز با ظاهری بینقص و جایگاهی اجتماعی مثالزدنی است، اما پشت این ظاهر کامل، رازی خطرناک پنهان شده؛ دو بال سنجاقک که پس از استفاده از اسپری مرموزی به نام «جوهر جنگل» در بدن او شکل گرفتهاند. این تغییر زمانی آغاز شد که او از این اسپری برای کشتن یک سنجاقک استفاده کرد.
زندگی آرام سوچان زمانی فرو میپاشد که برای نجات جان فردی دیگر، مجبور میشود این بالها را آشکار کند و راز او در برابر چشم همه فاش میشود. در لحظهای که امیدی برای بازگشت به زندگی عادی باقی نمانده، او وارد دنیایی مخفی از انسانهای حشرهای میشود؛ جایی که افراد مانند او وجودشان را پذیرفتهاند و تلاش میکنند در کنار یکدیگر زندگی کنند.
اما این جهان پنهان، برخلاف ظاهرش، مکانی امن نیست. همانند یک جنگل واقعی، تنها کسانی زنده میمانند که بتوانند از خود دفاع کنند.
Absolute Reign
میگویند پسر مرموز یک تاجر میوه، شمشیر پادشاه را در دست چپ و تیغهٔ جهنمی را در دست راست میگیرد. او نهتنها زبانی تیز و هوشی بالا دارد، بلکه در هنرهای رزمی نیز استعداد خارقالعادهای از خود نشان میدهد.
داستان، سفر جوانی بیستساله به نام جئوک لیجون را روایت میکند؛ کسی که پا به دنیای خشن و بیرحم هنرهای رزمی میگذارد و در مسیر پیشرفت و سلطه، توجه همگان را به خود جلب میکند. اما هدف نهایی او چیست؟ این سفری است برای رسیدن به قدرت و فتح دنیایی که تنها قانونش، برتری مطلق است.
میگویند پسر مرموز یک تاجر میوه، شمشیر پادشاه را در دست چپ و تیغهٔ جهنمی را در دست راست میگیرد. او نهتنها زبانی تیز و هوشی بالا دارد، بلکه در هنرهای رزمی نیز استعداد خارقالعادهای از خود نشان میدهد.
داستان، سفر جوانی بیستساله به نام جئوک لیجون را روایت میکند؛ کسی که پا به دنیای خشن و بیرحم هنرهای رزمی میگذارد و در مسیر پیشرفت و سلطه، توجه همگان را به خود جلب میکند. اما هدف نهایی او چیست؟ این سفری است برای رسیدن به قدرت و فتح دنیایی که تنها قانونش، برتری مطلق است.